«دیزاین» در زبان فارسی «طراحی» ترجمه شده و بهکار میرود؛ در صورتیکه «دیزاین» مفهوم متفاوت و وسیعتری را در بر مىگیرد. دیزاین به معنی ساختار دادن و یا سازمان دادن است. سازمان دهى معنا یا منظوری خاص، با در نظر گرفتن امکانات، اولویت و با کمک منطق و خلاقیت برای درک و یا مصرف مخاطب یا قشر خاص؛ که از معنی طراحی بسیار فاصله دارد. در واقع طراحی آخرین مرحلهى شکل گرفتن دیزاین است که برای نشان دادن فکر و ایده بر روی کاغذ به کار میرود.
«طراحی» ترجمه لغت “Drawing” است. بنابراین شاید بهتر باشد بگوییم: مى توان هر آن چه را که پیش از شروع فرآیند ثبت یک طرح رخ می دهد، دیزاین نامید.
دیزاین بیشتر زمانی مطرح میشود که ما با محتوا و مخاطب سروکار داریم. این که محتوا را چطور و چگونه به شکلی بصری چیدمان کنیم تا مخاطب بتواند به بهترین شکل با آن ارتباط برقرار کند. در رشتهى گرافیک با اصطلاحات «دیزاین کتاب»، «تایپ دیزاین» و «پوستر دیزاین» آشنا مىشویم. همهى اینها هسته اصلی دیزاین را در بر مىگیرند.
در جوامع صنعتی قبل از شروع هر پروژهای، ابتدا به دیزاین آن فکر میکنند و دیزاینرها فکر و ایدهى پروژه را ارایه میدهند. دیزاینر الزاما شاید نتواند بر روی کاغذ یک خط راست رسم کند و یا ممکن است در مورد ترکیبات رنگها بر روی بوم اطلاعات چندانى نداشته باشد، اما فرایند تولید یک اثر خوب و تاثیر گذار را مشخص میکند.
پس دیزاین اجبارا امری است مهم و مىبایست با تمامى معانی آن آشنا شد. این دیزاین است که به یک مجموعه هویت میبخشد و به آن کمک میکند تا جایگاه خود را در بین مخاطبان باز کند.
مهمترین مطلبى که تمامی طراحان گرافیک بزرگ در مورد یک سفارش بیان میکنند، این است که هر سفارش همانند یک مساله است که باید برای آن راه حلی مناسب یافت و جوابی مطلوب به دست آورد.
اصلیترین سوالات دیزاین «چه چیزی» و «برای چه کسی» است و وقتی به مرحله «چطور» می رسد، کم کم وارد حیطه طراحی میشود.
به دلیل نامفهوم بودن معنی اصلى «دیزاین» در ایران، تقریبا در بیشتر مواردی که این عمل انجام میشود، اصل کار دیزاین ناشناخته باقی میماند. به دلیل نداشتن اطلاعات کافی در اینباره، در زمینهى طراحی گرافیک کشور ما برخی از کارها دارای خلاهایى هستند.
بیشتر طراحان گرافیک سعی میکنند این خلا را با خلاقیت در به کار بردن فرمها و رنگها از بین ببرند؛ بی آنکه بدانند برای چگونگی استفاده از این فرمها و رنگها یا برای کاربرد صحیح عکس و تصویرسازی و یا حتی برای انتخاب یک تایپفیس مناسب جهت فرایند طراحی خود، نیازمند آن هستند که قبل از مقولهى طراحی، پروسهى دیزاین را به طور کامل طی نمایند.
مخاطب و یا سفارش دهنده، همیشه با یک هدف مشخص وارد بازار میشود؛ پس نمیتوان بدون داشتن یک برنامه و هدف مشخص برای یک محصول، طرح موفقی را ارایه داد و از آن طرف توقع داشت که طرح با موافقت روبرو شود.
هر تبلیغ، نیازمند طی کردن سه مرحله اساسی است که هرکدام از این مراحل برای خود نیازمند تخصص های خاصی هستند و مسلما قرار نیست تمامی این مراحل را یک طراح گرافیک به تنهایی انجام دهد.
پیش تولید، فرآیند تولید و بازخورد سه مرحلهای است که مى توان برای یک پروژه ى تبلیغاتی در نظر گرفت.
پیش تولید شامل سنجش نیاز و مخاطب شناسی است. به نوعی دیزاین در این مرحله اتفاق میافتد. مدیر هنرى یا طراح گرافیک با تحقیقاتی که در این مرحله انجام میدهد متوجه مىشود طیف مخاطبان چه کسانی هستند و قرار است چه چیزی به چه روشی تبلیغ شود.
بعد از آن طراح گرافیک وظیفهى ایده یابى و طراحی آن را به عهده دارد و در واقع خوراک مد نظر را برای مخاطب تولید میکند. اما برای ارزیابی تاثیرات این خوراک، لازم است که بازخورد آن در بین مخاطبان بررسی شود تا نقاط قوت و ضعف کار مشخص شده و مورد توجه قرا بگیرد.
این سه مرحله را می توان Design ,Drawing ,feedeback نام گذاری نمود.
البته این فرآیند تنها برای تبلیغات تجاری استفاده نمیشود. مهم نیست که شما قرار است یک محصول تجاری را معرفی کنید و یا یک فرهنگ سازی انجام دهید. در واقع شما در هر صورت در حال تبلیغ هستید؛ حال یا تبلیغ خمیر دندان است و یا تبلیغ فرهنگ کتاب خوانی و یا بهداشت محیط زیست!
برای تمامى موارد، مىبایست هرکدام از این سه مرحله، به صورت کامل و با حساسیت ویژهای پیگیری شود. در آن صورت، مىتوان توقع تاثیر گذاری بر روی مخاطب را از یک اثر گرافیکی و یا یک اثر تبلیغاتى داشت.
و در پایان نقل قولى از استاد فرشید مثقالی: «گرافیک دیزاینر، یک مساله حل کنِ خلاق است!»
پارسا صادقیان
arti.ir